فروشگاه کتاب همیشه تخفیف

0
0
Subtotal: تومان0

No products in the cart.

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

جستجو

کتاب ویلودین

بدون پاسخ

کاترین اپلگیت نویسنده‌ی کودک و نوجوان آمریکایی است. او داستان‌های علمی تخیلی، فانتزی و ماجراجویانه برای کودکان می‌نویسد. کتاب‌های کاترین اپلگیت مانند «انیمورف‌ها» و «پاستیل‌های بنفش» بسیار محبوب‌اند و جوایز بسیاری را هم از آن خود کرده‌اند. در اینجا با کتاب ویلودین از این نویسنده آشنا می شویم.

تومان118.000

معرفی کتاب ویلودین

کتاب ویلودین، یک رمان فانتزی برای مخاطب نوجوان است که توسط نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز، کاترین اپلگیت نوشته شده. در این رمان که نامزد دریافت جایزه‌ی گنبد طلایی نیز بوده، دختری به نام ویلودین که عاشق همه‌ی حیوانات است، تلاش می‌کند به کمک دوستش کانر، از راز ناپدید شدن حیوانات عجیب دهکده‌شان سر در بیاورد.

درباره‌ی کتاب ویلودین

کاترین اپلگیت (Katherine Applegate)، نویسنده‌ی آمریکایی را می‌توان یکی از موفق‌ترین نویسندگان آمریکایی در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان دانست. او که در سال 2012 برنده‌ی جایزه‌ی نیوبری که مشهورترین جایزه‌ی ادبی برای کتاب‌های کودک و نوجوان است نیز شد، عموماً داستان‌هایی با فضاهای فانتزی و علمی-تخیلی می‌نویسد و از آثار مشهور این نویسنده می‌توان به کتاب «پاستیل‌های بنفش» اشاره کرد. کتاب ویلودین (Willodeen)، یکی دیگر از آثار فانتزی کاترین اپلگیت است که برای مخاطب نوجوان نوشته شده و به رابطه‌ی انسان و طبیعت می‌پردازد.

کتاب ویلودین به زندگی دختر 11 ساله‌ای با همین نام می‌پردازد که در دهکده‌ای به نام پرچنس زندگی می‌کند. ویلودین که خانواده‌اش را در یک آتش‌سوزی بزرگ از دست داده است، توسط دو زن مسن با نام‌های بیردی و مِی بزرگ شده است. ویلودین علی‌رغم تجربه‌ی نزدیک به مرگی که از سر گذرانده، درس‌های پدرش در مورد موجودات زنده را فراموش نکرده و به همه‌ی حیوانات عشق می‌ورزد.

رمان ویلودین بر دو موجود خیالی به نام‌های بادخورک‌خرسی و جیغ‌زن متمرکز است که در پرچنس زندگی می‌کنند. بادخورک‌خرسی‌ها، خرس‌های کوچک پرنده‌ای هستند که مهاجرت سالانه‌شان به روستا در پاییز، پرچنس را به جاذبه‌ی گردشگری محبوب تبدیل کرده است. در مقابل، جیغ‌زن‌ها، با چنگال‌های ترسناک، دم‌های بلند و خاردار و بوی بدی که از خود ساطع می‌کنند، توسط اهالی به‌عنوان آفات در نظر گرفته می‌شوند و مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند.

ویلودین متوجه می‌شود که هر دوی این گونه‌ها، هر سال کمتر و کمتر دیده می‌شوند و انگار در معرض انقراض قرار دارند. بااین‌حال، روستایی‌ها، فقط نگران ناپدید شدن بادخورک‌خرسی‌های دوست‌داشتنی هستند و ویلودین تنها کسی در پرچنس است که به جیغ‌زن‌ها اهمیت می‌دهد. او به‌همراه دوستش کانر، تلاش می‌کند از راز ناپدید شدن این موجودات سر در بیاورد و از یک جیغ‌زن نوزاد که پیدا کرده مراقبت کند.

کاترین اپلگیت، در کتاب ویلودین موضوعات و مضمون‌های بالغانه‌ای را کاوش می‌کند که برای کودکان بسیار قابل‌درک و مفید هستند. او در این داستان، به مفاهیمی چون حقوق حیوانات، فاجعه‌های زیست‌محیطی و گونه‌گرایی می‌پردازد. تصویرگری این کتاب را چارلز سانتوسو برعهده داشته است که پیش از این نیز در کتاب «درخت آرزوها»، با کاترین اپلگیت همکاری کرده بود.

نکوداشت‌های کتاب ویلودین

  • کتاب ویلودین نوشته‌ی کاترین اپلگیت، همانند داستان‌های پریان، در جهانی رخ می‌دهد که در ویژگی‌های کلی‌اش آشنا و در جزییاتش ماوراطبیعی‌ست… این کتاب به خوانندگان یاد می‌دهد که به همه‌ی موجودات زنده، هر قدر هم که کوچک یا زشت باشند، عشق بورزند. (The New York Times)
  • کاترین اپلگیت با بهره‌گیری از نثری ساده که پیام‌های عمیقی را منتقل می‌کند، رابطه‌ی پیچیده‌ی بین انسان‌ها و طبیعت را نشان می‌دهد. (Publishers Weekly)
  • داستان ساده و صادقانه‌ی کاترین اپلگیت، جادو را با پیام‌های زیست‌محیطی ترکیب می‌کند. این نویسنده به انسان‌ها در مورد صدماتی که به طبیعت وارد می‌کنند هشدار می‌دهد و به مقاومت و به‌هم‌پیوستگی طبیعت اشاره می‌کند. (Booklist)
  • داستانی دوست‌داشتنی که نشان می‌دهد تمامی موجودات زنده در جهان پیچیده و زیبایی که در آن زندگی می‌کنیم هدفی دارند و سزاوار مراقبت و احترام هستند. (BookPage)
  • آخرین داستان فانتزی نوشته‌شده توسط کاترین اپلگیت، داستانی ساده ولی زیبا در مورد رابطه‌ی انسان‌ها با طبیعت است که بر اهمیت ایستادن بر آنچه باور دارید تأکید می‌کند. (School Library Journal)

کتاب ویلودین برای چه کسانی مناسب است؟

مخاطبین اصلی کتاب ویلودین نوجوانانی هستند که به داستان‌های فانتزی علاقه دارند؛ ولی داستان جذاب و پیام‌های محیط‌زیستی این کتاب، خواندن آن را برای هر نوجوانی لذت‌بخش و حتی مفید کرده‌اند.

در بخشی از کتاب ویلودین می‌خوانیم

هر سال با آمدنِ بادخورک‌خرسی‌های مهاجر، اسم دهکده‌مان سر زبان‌ها می‌افتاد. دسته‌های بزرگ بادخورک‌خرسی‌ها از شمال به‌سمت جنوب پرواز می‌کردند. آسمان را به هم می‌ریختند و ابرها را می‌پوشاندند و بعد روی درختان بید آبی در دهکده‌ی ما فرود می‌آمدند. تا بهار آنجا می‌ماندند و بعد به خانه‌شان برمی‌گشتند، همان جزیره‌ای که از سمت شمال صدها کیلومتر با ما فاصله داشت.

دیدن آن حیوان‌ها که روی درخت نشسته بودند و بال‌های براقشان را تکان‌تکان می‌دادند، بسیار هیجان‌انگیز بود. کسی نمی‌دانست چرا پِرچَنس را انتخاب کرده بودند. احتمالاً به هوای معتدل زمستان دهکده و درخت‌های بید آبی ما مربوط می‌شد؛ تنها درختانی که بادخورک‌خرسی‌ها رویش لانه می‌ساختند.

پرچَنس در دره‌ای قرار داشت که با تپه‌های پوشیده‌ از درخت احاطه شده بود؛ درست مثل بچه‌ای که در گهواره‌ای سبزرنگ خوابانده شده باشد. رودخانه‌ی ایسکس مثل جویی از عسل از وسط ده رد می‌شد. بیدهای آبی ما عاشق این رودخانه بودند. بیدهای آبیِ آب‌دوست با ریشه‌های گره‌دارشان به سواحل این رودخانه چنگ می‌زدند و بادخورک‌خرسی‌ها هم که عاشق بیدها بودند.

بادخورک‌خرسی‌ها فقط به‌خاطر صورت شیرین و کوکو کردن‌های دوست‌داشتنی‌شان نبود که این‌قدر خواستنی بودند. به‌خاطر لانه‌هایشان هم بود که از حباب‌های درخشان ساخته شده بودند، نور خورشید را جذب می‌کردند و شب‌ها می‌درخشیدند. طوری که انگار صدها رنگین‌کمان مینیاتوری و کوچک دور هم جمع شده و جشن گرفته بودند.

هیچ‌کس درست نمی‌دانست بادخورک‌خرسی‌ها چطور خانه‌هایشان را این‌طور سحرآمیز می‌سازند. آن‌ها برگ‌های درخت بید را می‌جویدند و یک‌طوری شیره‌اش را می‌گرفتند و حباب‌هایی با دیواره‌های سخت می‌ساختند. حباب‌ها به هم می‌چسبیدند و بعد با قدرت خارق‌العاده‌ای به شاخه‌های بید می‌چسبیدند.

هر سال اهالی دهکده به مناسبت آمدن بادخورک‌خرسی‌ها و کسانی که از دور و نزدیک برای دیدن آن‌ها می‌آمدند، جشن پاییز می‌گرفتند. هفت‌ساله که بودم، مجبور شدیم به‌خاطر رانش زمین این جشن را برگزار نکنیم. نُه‌ساله که شدم، دود آتشِ دو پشته آن‌ورتر به آدم‌ها اجازه نمی‌داد نزدیک شوند.

اما حتی بدون این مشکلات هم فهمیده بودیم هر سال بادخورک‌خرسی کمتری به دهکده مهاجرت می‌کند. هر سال پاییز، بازهم بیدها آبی‌نقره‌ای می‌شدند. هنوز هم هوا حس سیب ترد را داشت و هنوز هم ما خودمان را برای سرازیر شدن آدم‌ها به‌سمت دهکده و درخت‌های بید آبی آماده می‌کردیم، اما چیزی تغییر کرده بود.

فروشگاه آیهان بوک این کتاب را در اختیار شما علاقه مندان قرار داده است.
Weight0,100 kg
شابک

انتشارات

تعداد صفحات

جنس کاغذ

نوع جلد

طلق مات

سال چاپ

1402

نوبت چاپ

مترجم

نویسنده

کاترین اپلگیت

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “کتاب ویلودین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا