فروشگاه کتاب همیشه تخفیف

0
0
Subtotal: تومان0

No products in the cart.

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

جستجو

کتاب هزاران خورشید تابان

بدون پاسخ

خالد حسینی نویسنده، پزشک و فرستاده‌ی آمریکا در مؤسسه‌ی پناهندگی سازمان ملل است که سال‌هاست با آثار خود، به ویژه دو کتاب مشهور کتاب بادبادک‌باز و کتاب هزاران خورشید تابان، میان مردم افغانستان و انسان‌های دغدغه‌مند جهان پلی محکم ساخته است.

تومان240.000

معرفی کتاب هزاران خورشید تابان

خالد حسینی در کتاب هزاران خورشید تابان، داستان حیرت‌انگیز دشمنان داخلی یک سرزمین را روایت می‌کند که خیلی زود متوجه می‌شوند بقا در دنیایی هولناک بدون عشق، دلسوزی و هم‌بستگی تقریباً غیرممکن است. این رمان پرفروش نیویوک‌تایمز درد و رنج مردم ستمدیده افغانستان را به تصویر می‌کشد و داستان زندگی دو زن در بحبوحه جنگ داخلی این کشور را نمایش می‌دهد.

درباره کتاب هزاران خورشید تابان:

شاید شما خالد حسینى (Khaled Hosseini) را با رمان بادبادک بازش بشناسید؛ اما وقتى این رمان را هم بخوانید به همان اندازه مورد توجه‌تان واقع خواهد شد. روایت چهل‌وچهار سال سرگذشت سرزمینى که مردمش رنج‌ها و مصیبت‌هاى زیادى را تحمل کرده‌اند؛ ملتى که هنوز هم دچار کشمکش‌هاى فراوان زورمداران دنیا هستند و هنوز رنج‌ها و ناملایمات زیادى را تحمل مى‌کنند. مردم ایران شاید با مردم افغانستان تنها از این جنبه که آن‌ها مهاجرانى جویاى کار هستند و به نیت کار و پس‌انداز به ایران مهاجرت کرده‌اند آشنا باشند؛ اما وقتى کتاب هزاران خورشید تابان (A thousand splendid suns) را مى‌خوانند دیدگاه‌شان به‌طور کلى نسبت به آن‌ها دگرگون مى‌شود.

نمى‌دانیم کتاب هزاران خورشید تابان را روایتى از تاریخ سرزمین افغانستان به‌حساب آوریم و یا یک رمان؛ شاید بتوان آن را یک داستان تاریخى به‌حساب آورد. شما با خواندن این رمان، هم با تاریخ و جغرافیاى این سرزمین آشنا مى‌شوید و هم از خواندن یک داستان زیبا لذتى وافر خواهید برید. شخصیت‌هاى رمان چنان ملموس‌اند که شما در طول مطالعه آن، خود را به جاى هر یک از شخصیت‌هاى آن مى‌گذارید. در پردازش داستان و شخصیت‌ها و اتفاق‌هایى که در آن رخ مى‌دهد، به‌هیچ‌وجه اغراق نشده و هر کس مى‌تواند آن را باور کرده و برایش جنبه‌ى حقیقى قائل شود. خالد حسینى با این رمان نشان داده که نه‌تنها در بازتاباندن زندگى روزمره‌ى مردم رنجدیده‌ى این سرزمین توانایى بى‌نظیری دارد؛ بلکه راوى امین و چیره‌دستى در روایت تاریخ این سرزمین است.

دو شخصیت اصلى این رمان، هر دو زنانى هستند که مورد ستم‌هاى بى‌شمارى قرار گرفته‌اند و هر دو تنها از سر ناامیدى تن به سرنوشتى عذاب‌آور داده‌اند. مریم دخترى است که تمام عشق و محبت را در پدرى مى‌جوید که برایش جنبه‌ى اسطوره را دارد و تمام کارها و رفتار او را چنان عاشقانه باور مى‌کند که حتی در مقابل مادرش مى‌ایستد و دلش از هر چه مادرش علیه پدرش مى‌گوید مى‌رنجد و حاضر نیست و به هیچ‌کس هم اجازه نمى‌دهد این بُت را در نظرش بشکند و وقتى به اصل ماجرا پى مى‌برد که پدرش براى حفظ آبرو (چون مریم مولود یک گناه است) او و مادرش را از همه پنهان مى‌دارد، تمام آرزوهایى که با او در سر مى‌پروراند به یک‌باره فرو مى‌ریزد و چون دیگر امیدى به زندگى ندارد تن به ازدواجى مى‌دهد که در آن نشان از هیچ نوع عشقى وجود ندارد. لیلا هم که در ابتدا گرفتار عشقى سوزان است، به‌خاطر مهاجرت یارش و مرگ پدر و مادرش فرو مى‌ریزد و چون او هم در اثر رابطه با طارق، مولودى گناه‌آلود را در شکم دارد، تن به ازدواجى بى‌عشق با شوهر مریم مى‌دهد.

شما در کتاب هزاران خورشید تابان عشق و نفرت را همراه هم می‌یابید و انگار تاریخ پرهیاهوی این کشور را که پیوسته بین زورگویان وطنی و بیگانه دست به دست مى‌شود، تجربه مى‌کنید. ملتى که با هر فردی که به روی کار می‌آید، امیدى در قلبش جوانه می‌زند؛ اما بعد از مدتى درمی‌یابد که هر کدام به روشی متفاوت ظلمی را بر مردم‌شان روا داشته‌اند و هر چند هر کدام تاوان آن را مى‌پردازند و حکومت‌هایى کوتاه و بسیار کم‌عمر را اداره می‌کنند اما بار اصلى مشقت و سختى بر دوش مردم است، به قدری که هر خانواده‌اى عزادار عزیزش است و سرانجام ترجیح مى‌دهند تا سرزمین‌شان را براى یافتن آرامش ترک کنند و به کشورهاى همسایه پناهنده شوند.

جوایز و افتخارات کتاب هزاران خورشید تابان:

– از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز
– برنده‌ی جایزه‌ی ملی کتاب انگلستان در سال 2008
– برنده‌ی جایزه‌ی بوک سنس در سال 2008
– برنده تندیس بهترین کتاب سال 1386 برگزیده فروشندگان از دومین جایزه ادبی روزی روزگاری
– برنده‌ی جایزه‌ی نقره‌ای کتاب داستانی کالیفرنیا در سال 2007
– نامزد جایزه لینکلن در سال 2011

نکوداشت‌های کتاب هزاران خورشید تابان:

– بسیار جذاب و گیرا. (New York Magazine)

– به همان خوبی، حتی بهتر از اولین کتاب پرفروش حسینی، بادبادک‌باز. (Newsweek)

– این رمان چنان به زیبایی با جزئیات و دقیق نوشته شده است که تا مدت‌ها پس از اتمامش، شما را آزار می‌دهد. (Dallas Morning News)

– بسیاری از ما چیزهای زیادی را از بادبادک‌باز آموختیم. چیزهای زیادی وجود دارد که می‌توان از هزار خورشید تابان یاد گرفت. . . یک کتاب خیره‌کننده، شریف و صمیمی. (The Washington Post Book World)

– رمان حسینی، داستان ازخودگذشتگی‌های لازم برای حفظ امید و خوشحالی، و قدرت عشق در غلبه بر ترس‌ها است. (New York Daily News)

– چیزی که این رمان را سرزنده و مهیج می‌کند، دید و دقت حسینی در تاروپود زندگی روزمره و توانایی‌اش در به تصویر کشیدن طیف وسیعی از احساسات انسانی است. (Los Angeles Times)

– یک موفقیت هنری دیگر با فروش بالا و تضمین شده، برای این نویسنده‌ی بی‌باک. (Kirkus Reviews)

کتاب هزاران خورشید تابان به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر به ادبیات افغانستان علاقه‌مند هستید و رمان‌های اجتماعی و تاریخی را دنبال می‌کنید، کتاب هزاران خورشید تابان را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب هزاران خورشید تابان می‌خوانیم:

مریم خیلى دوست داشت میهمان به کلبه‌ى آن‌ها بیاید. کدخداى ده و هدیه‌هایش، بى‌بى‌جان و کمردرد و خبرها و شایعات بى‌پایانش و البته ملافیض‌اللّه‌. اما بیش از همه، مشتاق دیدن جلیل بو. از شب سه‌شنبه اشتیاق و دلشوره‌اش شروع مى‌شد. شب‌ها خیلى بد مى‌خوابید و همیشه نگران بود که مبادا گرفتارى و مشکلى براى جلیل پیش بیاید و نتواند روز پنجشنبه به دیدنش بیاید تا او مجبور شود براى دیدنش یک هفته‌ى دیگر منتظر بماند. چهارشنبه‌ها در اطراف کلبه پرسه مى‌زد و با حالتى گیج و منگ به مرغ‌ها دانه مى‌داد. همین‌طور بى‌هدف راه مى‌رفت، گلبرگ‌ها را مى‌چید و پشه‌هایى را که روى بازویش مى‌نشستند، مى‌زد. بالاخره در روز پنجشنبه فقط به دیوار کلبه تکیه مى‌داد و به رودخانه چشم مى‌دوخت و انتظار مى‌کشید. اگر جلیل دیر مى‌کرد؟ کم‌کم ترس شدیدى وجودش را فرامى‌گرفت. زانوهایش به‌لرزه مى‌افتاد و مجبور مى‌شد برود گوشه‌اى دراز بکشد.

بعد ننه صدایش مى‌زد: «پاشو بیا، بابات پیداش شد. مثل شاخ شمشاد!»

وقتى مریم جلیل را مى‌دید که از روى سنگ‌هاى کنار رودخانه مى‌پرد و لبخندزنان برایش دست تکان مى‌دهد، از جا مى‌پرید. مى‌دانست که ننه تماشایش مى‌کند و همه‌ى حرکاتش را زیر نظر دارد. براى همین خیلى به خودش فشار مى‌آورد و در آستانه‌ى در منتظر مى‌ماند و به پدرش که آرام به کلبه نزدیک مى‌شد، زل مى‌زد. پروازنکردن به سوى پدر برایش خیلى سخت بود؛ ولى هرطور بود با شکیبایى جلیل را تماشا مى‌کرد که از میان علف‌ها جلو مى‌آمد و کتش را روى شانه‌اش انداخته و باد کراوات قرمزش را به بازى گرفته بود.

وقتى جلیل به محوطه‌ى بى‌درخت مى‌رسید، کتش را روى تنور مى‌انداخت و آن‌گاه مریم ابتدا قدم‌زنان به‌سمت او مى‌رفت و بعد ناگهان به‌سمتش مى‌دوید. جلیل او را در آغوش مى‌گرفت و بالا و پایین مى‌انداخت. مریم هم از خوشحالى جیغ مى‌کشید.

فروشگاه آیهان بوک این کتاب را در اختیار شما علاقه مندان قرار داده است.
Weight0,300 kg
شابک

انتشارات

تعداد صفحات

جنس کاغذ

نوع جلد

طلق مات

سال چاپ

1401

نوبت چاپ

مترجم

نویسنده

خالد حسینی

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “کتاب هزاران خورشید تابان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا