معرفی کتاب مزرعه حیوانات
کتاب مزرعه حیوانات با عنوان اصلی (Animal Farm) نخستین بار در سال 1945 منتشر شد. جورج اورول این کتاب را در طول جنگ جهانی دوم نوشت و در آن از استبداد طبقهی حاکم شوروی انتقاد کرد. پرچمی که اورول در داستان برای مزرعهی حیوانات ترسیم میکند شبیه به پرچم شوروی است. این کتاب درواقع نقدی به نظام سرمایهداری است.
کتاب مزرعه حیوانات که با نام مزرعهی حیوانات هم ترجمه شده است، مشهورترین کتاب جورج اورول است. تاکنون افراد زیادی خواندن این کتاب را پیشنهاد کردهاند و اقتباسهای زیادی هم از این کتاب صورت گرفته است. این کتاب تاکنون دو بار به صورت فیلم درآمده است. نسخهی انیمیشن این کتاب در سال 1954 توسط «جوی بچلُر» و «جان هالاس» ساخته شد. این انیمیشن اقتباس مستقیمی از خود کتاب بود. «جان اسفنسون» هم در سال 1999 تلهفیلمی بر اساس این کتاب ساخت که «آلن جانس» نویسندهی فیلمنامه آن بود.
کتاب مزرعه حیوانات که در ایران با عنوان مزرعهی حیوانات هم ترجمهشده است؛ سه سال بعد از انتشارش یعنی در سال 1948 در ایران ترجمه شد. اولین نسخهی آن را امیر امیرشاهی ترجمه کرده است. خرید و دانلود نسخهی الکترونیکی و پی دی اف این ترجمه درهمین صفحه در دستهبندی داستان و رمان در فیدیبو امکان پذیراست.
خلاصه داستان کتاب مزرعه حیوانات
داستان کتاب قلعهی حیوانات دربارهی گروهی از حیوانات اهلی مزرعهای است که به امید برقرار کردن آزادی و برابری در برابر صاحب مزرعه شورش میکنند. بعد از پیروزی این انقلاب، خوکها که هوش بیشتری نسبت به بقیه حیوانات داشتند، رهبری حیوانات مزرعه را به عهده میگیرند و قوانینی را وضع میکنند که این قوانین با گذشت زمان دچار تغییر میشوند. قیام حیوانات درنهایت تبدیل به دیکتاتوری خوکها میشود.
چرا باید این کتاب را خواند؟
شاید بهتر باشد برای کتاب مزرعه حیوانات دنبال دلیلی برای نخواندن کتاب بگردیم، تا دلیل برای خواندن؛ زیرا هیچ دلیلی وجود ندارد که آن را نخوانید. این کتاب آنقدر مشهور است که در همهی فهرستهای مشهور کتابخوانی پیشنهاد شده است. این کتاب یکی از شاهکارهای ادبی قرن بیستم است و خواندن آن وسعت دید خواننده را افزایش میدهد.
بدون شک خواندن این کتاب میتواند تجربهای لذت بخش و فراموش نشدنی برای خوانندگان باشد. عدهای از منتقدین نه تنها خواندن این کتاب را پیشنهاد میکنند؛ بلکه معتقدند این کتاب را باید هر چند سال یکبار دوباره از نو خواند، زیرا با هر بار خواندن چیزهای بیشتری برای ارائه دارد.
در بخشی از کتاب مزرعه حیوانات میخوانیم
در دقایق اول حیوانات سعادتی را که نصیبشان شده بود باور نمیکردند. اولین اقدامشان این بود که دستهجمعی، گویی بهمنظور تحصیل اطمینان از اينکه بشری درجایی مخفی نیست. چهارنعل دورادور مزرعه تاختند و سپس به ساختمان مزرعه آمدند تا آخرین اثرات سلطه منفور جونز را پاک سازند. در یراق خانه را که در انتهای طویله بود شکستند؛ دهنهها حلقههای بینی» زنجیرهای سگ و چاقوهای رنجآوری را که جونز بهوسیله آن خوکها و برهها را اخته میکرد همه در چاه سرنگون شد.
افسارها، دهنهها، چشمبندها و توبرههای موهن به میان آتشی که از زبالهها در حیاط افروختهشده بود ريخته شد. شلاقها هم به همچنین. حیوانات وقتی شلاقها را شعلهور دیدند همه از شادی به جستوخیز درآمدند.
سنوبال روبانهایی را هم که با آن دم و یال اسبها را در روزهای بازار تزیین میکردند در آتش انداخت. گفت:«روبان بهمنزله پوشاک است که علامت و نشانه انسانی است. حیوانات بایستی برهنه باشند.» باکسر با شنیدن این بیان کلاه حصیریاش را که در تابستان گوشهایش را از مگس حفظ میکرد آورد و با سایر چیزها در آتش انداخت. در اندک زمانی حیوانات هر چیزی که خاطره جونز را به یاد آنان میآورد از بین بردند.
Reviews
There are no reviews yet.