کتاب فکر و خیال بیش از حد ممنوع

خلاصه کتاب

ان بوگل در کتاب فکر‌ و خیال زیادیبیش از حد ممنوع با ارائه‌ی تمرین‌هایی کاربردی، به شما در نابودی افکار منفی و مخرب یاری رسانده و با آموزه‌های خود زندگی متعادل و آرامی را برایتان به ارمغان می‌آورد. این اثر پرفروش وال استریت ژورنال، پس از انتشار، به عنوان نامزد دریافت جایزه بهترین کتاب غیرداستانی گودریدز در سال 2020 اعلام شد.

178.000 تومان

توضیحات کتاب فکر و خیال بیش از حد ممنوع

درباره کتاب فکر‌ و خیال بیش از حد ممنوع

اورتینک یا بیش‌اندیشی یعنی فکر و خیال بیش از اندازه کردن درباره‌ی همه چیز و همه کس، به نحوی که روال معمول زندگی افراد، تحت تأثیر این امر، به کل مختل شود. کسانی که گرفتار بیش‌اندیشی هستند، معمولاً توانایی لذت بردن از زمان حال را ندارند و ذهنشان اکثر اوقات پیرامون موضوعاتی منفی می‌گردد که هیچ ربطی به واقعیت ندارد.

چنین افرادی، مثلاً اگر به یک مهمانی بروند، به جای لذت بردن از هم‌صحبتی با دیگران، با وسواسی بیمارگونه به دقت و تأمل در رفتار و گفته‌های دیگران می‌نشینند، و در آخر به هر نحوی که شده، دلیلی برای آزار دادن خود پیدا می‌کنند. البته اینطور نیست که اورتینکرها یا همان بیش‌اندیش‌ها، همیشه هم در رفتار دیگران دقیق شوند؛ بلکه حتی بدتر، ممکن است دست به قضاوت گفته‌ها و کرده‌های خود بزنند و از این طریق خود را معذب و ناراحت کنند.

باری، خبر خوش این است که رهایی از بیش‌اندیشی ممکن است؛ این وعده‌ای است که ان بوگل (Anne Bogel) در کتاب فکر و خیال زیادی ممنوع (Don’t Overthink It) به شما داده است. او در این اثر روانشناختی، با بهره‌گیری از تجربیات شخصی‌اش، راه‌های فرار از زندان تفکرات وسواس‌گونه و آزاردهنده درباره‌ خود و دیگران را به شما می‌آموزد و از این طریق، شما را در جهت داشتن زندگی‌ای سالم و برقراری ارتباطاتی پایدار راهنمایی می‌کند.

درست است که نمی‌توان برای هر موقعیت ناگهانی آمادگی داشت، اما می‌توان برای اموری که طبق انتظار شما پیش نمی‌رود، برنامه‌ریزی کنید. می‌توانید چهارچوبی در نظر بگیرید که به شما آمادگی استقبال از موقعیت‌های ناگهانی را بدهد و به‌این‌ترتیب اتفاق‌های خوب را به زندگی‌تان دعوت کند. تغییر غیرمنتظره‌ای ممکن است شما را دچار آشفتگی‌های زودگذر کند، اما اگر بتوانید در بحبوحه بازنگری تصمیمات، خود را فوراً از این وضعیت آشفته برهانید و از دل بحران عبور کنید، ممکن است در آن سوی این تغییرات به لذت دست بیابید. فقط لازم است بدانید چطور خود را به آن نقطه برسانید.

نکوداشت‌های کتاب فکر و خیال بیش از حد ممنوع

– خواندن سخنان آن بوگل مانند گفتگو با آرام‌ترین و معقول‌ترین دوستتان است. (Mary Laura Philpott)

– ان بوگل به شما نشان می‌دهد چگونه از تله‌های ذهنی رهایی یابید و هیجان را به زندگی بازگردانید. (Laura Vanderkam)

– ان به شما راهی برای رهایی از فکر و خیال بیش از حد یاد می‌دهد. پس بهتر است بدون معطلی یک تصمیم بگیرید و آن را عملی کنید: این کتاب را بخرید. (Emily p. Freeman)

– آماده باشید تا حس خوبی داشته باشید و تنش کمتری را احساس کنید. قبل از این که خواندن کتاب را به پایان ببرید هم حتی آرامش بسیاری به دست خواهید آورد. (Mary Laura Philpott)

کتاب فکر و خیال بیش از حد ممنوع مناسب چه کسانی است؟

با خواندن کتاب فکر و خیال زیادی ممنوع، یاد خواهید گرفت که به دنیا از زاویه‌ی جدیدی نگاه کنید و بیش از اندازه به افکار منفی خود پر و بال ندهید.

جملات برگزیده کتاب فکر و خیال بیش از حد ممنوع

– خودم را تغییر می‌دهم تا دنیا را تغییر بدهم.

– یکی از رازهای زندگی شاد، لذت‌های کوچک همیشگی است و اگر برخی از آن‌ها ارزان باشند و بتوانیم فوراً فراهمشان کنیم که چه بهتر.

– چرا نباید بلافاصله از فرصت پیش آمده لذت برد؟ مقدمه‌چینی هر چند وقت یک بار باعث بر هم زدن شادمانی می‌شود. مقدمه‌چینی مزخرف!

– می‌توانیم «لذت» را چیزی اضافه، غیرضروری و فراتر از حداقل مطلق نیازهایمان بدانیم. هیچ ضرورتی ندارد که لذت‌ها گران باشند، اما سوای سلایق و اولویت‌های هرکسی، می‌بایست بسیار خاص باشند و برای ما نشاط به همراه بیاورند.

– «آیا هیچ وقت کاری را فقط به این دلیل که حس خوبی در شما ایجاد می‌کند، انجام نمی‌دهید؟» دستیار به نشانه «نه» شانه‌هایش را بالا ‌انداخت. «خانم، لازم است زمان بیشتری را در پاریس سپری کنید.»

در بخشی از کتاب فکر و خیال بیش از حد ممنوع می‌خوانیم:

در صحبت از بیش‌اندیشی، هر موقعیتی برای تصمیم‌گیری پرمخاطره است، خصوصاً وقتی زمان مهم‌ترین عنصر باشد. حتی انتخاب گزینه‌های خوب نیز دشوار است و فشار زمانی واردشده حساسیت موضوع را افزایش می‌دهد. در این مواقع ممکن است دچار سردرگمی شویم و انتخاب نامناسبی داشته باشیم.

متأسفانه برای خودم بارها پیش‌ آمده که این کار را انجام داده‌ام. یک بار من و ویل به منهتن رفته بودیم و از قبل جزئیات سفرمان را با دقت مشخص کرده بودیم، بنابراین می‌توانستیم به‌جای تصمیم‌گیری درباره اینکه باید چه‌کار کنیم، اوقات سفرمان را صرف لذت بردن از نیویورک کنیم. روزی برنامه‌ریزی کردیم که یک ساعتی را در موزه هنرهای مدرن بگذرانیم و پس از آن قدم‌زنان به طرف شمال شهر و پارک مرکزی برویم. اما به‌محض اینکه در ساعت تعطیلی موزه از آن جا بیرون آمدیم، باران شدید و غیرمنتظره‌ای ما را غافلگیر کرد. آن هوا نه‌فقط برای گردشگرانی مانند ما که آمادگی چنین بارانی را نداشتیم، بلکه در کل برای قدم زدن اصلاً مناسب نبود. اما تا ساعت بازدید از مکان گردشگری بعدی که همان حوالی بود و برایش از قبل برنامه‌ریزی کرده بودیم، یک ساعت کامل دیگر وقت داشتیم و مجبور بودیم برای آن یک ساعت باقی‌مانده بی‌مقدمه تصمیمی بگیریم. فکر کردیم به‌جای آنکه خیابان‌ها را گز کنیم، چرا فوراً به فروشگاه یا رستوران کوچکی نرویم تا فنجانی قهوه بنوشیم؟

اما جایی به فکرمان نمی‌رسید. با این بخش از شهر آشنایی نداشتیم. از قبل برای چنین موقعیتی برنامه‌ریزی نکرده بودیم، هیچ‌کسی هم جایی را به ما معرفی نکرد که برویم و هیچ‌کدام از جاهایی که در آن نزدیکی بود مطمئن به نظر نمی‌رسید. نمی‌خواستیم گوشه‌ای از خیابان بایستیم و در گوگل گزینه‌هایمان را بررسی کنیم. ضمناً، برای این کار زمانی هم نداشتیم. از طرفی هم دلمان نمی‌خواست درنهایت از جای بدی سر در بیاوریم و زمان و پولمان را صرف چیز بی‌کیفیتی کنیم. بنابراین دوباره به همان گزینه‌هایی که داشتیم فکر کردیم؛ مکان‌هایی که از همان نقطه دیده می‌شدند، اما چنگی به دل نمی‌زدند و جاهای بهتری که می‌شناختیم، اما تا حد زیادی از ما دور بودند، هیچ‌یک از آن‌ها وسوسه‌برانگیز نبودند. ازآنجاکه نگران بودیم انتخابمان مناسب نباشد، دست از هر اقدامی کشیدیم. ‌چیزی را انتخاب نکردیم. نمی‌توانستیم تصمیم‌گیری کنیم، درنتیجه عملاً بر آن شدیم که هیچ کاری نکنیم و بلاتکلیف زیر باران قدم ‌زدیم.

 

کتاب های مرتبط

نظرات شما

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب فکر و خیال بیش از حد ممنوع”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *