معرفی کتاب غروب بت ها
«آنچه مرا نکشد، قویترم خواهد کرد». این جملهی مشهور که به احتمال زیاد به گوش همهی ما آشناست، ازجمله عبارات فریدریش نیچه در کتاب غروب بت ها است. نیچه این کتاب را که ازجمله آخرین آثار و فشرده یا پیشدرآمدی بر افکارش محسوب میشود، در فرصتی بسیار کوتاه نوشت و مدت اندکی پس از آن، ذهن آتشفشانی او به جنون مبتلا شد.
دربارهی کتاب غروب بت ها
اخلاقیات درواقع، تنها یک نوع تفسیر و به بیان صریحتر، نوعی سوءتفاهمند. اخلاقیات متعلق به دورهای هستند که ذهن انسان هنوز میان مفاهیم و واقعیات تفکیکی برقرار نمیکرد. به بیان دیگر در این نوع از برداشت و ذهنیت، هرآنچه به ذهن درآید و تبدیل به مفهوم شود، ازجمله هر تخیلی، بهمثابهی امری واقعی در نظر گرفته میشود. اما در دورهی حاضر باید آنقدر شجاع، آزاداندیش و هوشمند باشیم که بدانیم قضاوتهای اخلاقی، متمایز با واقعیات بدیهی هستند و ریشه در واقعیت ندارند. این مسئله، ازجمله مواردی است که فریدریش نیچه (Friedrich Nietzsche) در کتاب غروب بت ها (Twilight of the Idols) به آنها میپردازد. او در این اثر خود تلاش دارد تا بتهایی را که انسانها به دست خود ساخته و تبدیل به قدرتی فراتر از خود کردهاند، پیش چشم آنها بشکند؛ ازجمله بت اخلاقیات.
اخلاقیات در طول تاریخ همیشه توسط رهبران مختلف بهمثابهی راه نجات و بهبود زندگی انسانها، به آنها توصیه شدهاند؛ اما واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد. درواقع نمایندگان اخلاق در جامعه، دارای واگرایانهترین دیدگاهها بوده و انسان را بهمثابهی جانوری وحشی در نظر میگرفتند که باید رام شود. این نمایندگان بدون برخورداری از اطلاعات و آگاهی کافی در زمینههای مهم و ضروری، تنها به سرکوب و برخورد با افراد میپرداختند و موجب هیچ بهبود و ارتقایی در زندگی آنها نمیشدند. نیچه با بیان نافذ خود، در کتاب غروب بت ها، به مقابله با چنین توجیهاتی نسبت به اخلاقیات و مانند آن میآید و پرده از هویت بتهایی که فاقد اعتبارند برمیدارد.
از نظر فریدریش نیچه در کتاب غروب بت ها، اخلاقیات و مذهب، فاسدکنندهی استدلالهای عقلانی و منطقی بشر هستند و با باید و نبایدها و دستورات خود کاری میکنند تا انسان، تکیه بر استدلال را فراموش کند. برای مثال بسیاری از ریاضتها و نبایدهای موجود در ادیان و آیینهای مختلف، اگر در ترازوی علم و منطق بررسی شوند، بدونشک عامل جدی آسیب رساندن به جسم افراد خواهند بود؛ بااینحال این آیینها، پیروان خود را به نوعی پرورش دادهاند که بهصورت پیشینی، حکم آنها را مقدم بر احکام منطقی بدانند. کتاب غروب بت ها، بهنوعی فشردهای از افکار مختلف فریدریش نیچه است. او در این کتاب زندگی انسان را براساس غریزه و طبیعتش گرامی میدارد و در راه تحقق چنین امری، تمام موانع و بتهای موجود بر سر راه را به عرصهی نقد میکشاند. از نظر نیچه، حتی عقلانیتِ بیشازاندازه نیز میتواند انسان را از زندگی براساس غریزهاش باز دارد. عقل و منطق محض نیز گاهی احکامی برخلاف طبیعت انسان صادر میکنند و گاهی همانند اخلاقیات، انسان را به ورطهای نابودگر و منحط میکشانند.
کتاب غروب بت ها برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن کتاب غروب بت ها را به علاقهمندانِ کتابهای فلسفی و آثار نیچه توصیه میکنیم. اگر دوست دارید نکاتی را از نگاه انتقادی نیچه به تاریخ بشر، بخوانیذ، این کتاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب غروب بت ها می خوانیم
از من پرسیدید کدام یک از ویژگیهای فیلسوفان یک علامت مشخص و خاص محسوب میشود؟ برای مثال اینکه آنها به تاریخ توجه ندارند یا از ایدهی تغییر یا مسری شدن بیزارند. آنها تصور میکنند اگر تاریخ را از یک موضوع بردارند، به آن احترام گذاشتهاند؛ یا حتی زمانی که آن را مومیایی کرده باشند.
هرآنچه فلاسفه طی هزاران سال گذشته انجام دادهاند، به مفاهیم مومیاییشده تبدیل شده است. درواقع هیچچیز از زیر دست آنها زنده فرار نکرده است. هرگاه این افراد محترم که همهی مفاهیم را به بت تبدیل میکنند، مفهومی را محترم بشمارند، فوری آن را میکشند و با مواد لازم پر میکنند تا مومیایی شود. آنها نیروی حیات و جان هرآنچه محترم میشمارند، بیرون میکشند.
مرگ، تغییر، دوران باستان و همچنین زایش و رشد، همگی از مفاهیم مهم در ذهن آنها هستند؛ حتی استدلال. هرآنچه بوده است، قرار نیست هماکنون باشد و هرآنچه اکنون هست، از پیش نبوده است. بنابراین اکنون آنها نسبتاً ناامیدانه آنچه را باور دارند که پیشتر بوده است؛ اما از آنجا که هرگز آن را به دست نیاوردهاند، به دنبال دلایلی هستند که نشان دهد چرا آنها را از این نعمت محروم کردهاند.
Reviews
There are no reviews yet.