معرفی کتاب شیوه ی نهنگ
کن بلانچارد، نویسندهی مطرحِ آثار پرفروش اقتصادی و روانشناختی، در کتاب شیوه ی نهنگ اصیلترین آموزههای خویش را در باب چگونگی بهبود ارتباطات کاری، اصول موفقیت شخصی و نحوهی افزایش بهرهوری، در اختیار شما قرار داده است.
درباره کتاب شیوه ی نهنگ
کن بلانچارد (Kenneth H Blanchard) را، با همان سر طاس و لبخند شیرینی که از او به واسطهی عکسهایش در ذهن داریم تصور کنید، که در یک روز زیبای تابستانی، با فراغت خاطر به تماشای نمایش نهنگهای دستآموز نشسته است. او، خیره در جنبوجوش این حیوانات زیبا و حیرتانگیز، در کمال شگفتی خود را رودررو با پرسشی عجیب میبیند: آیا تربیت نهنگ وحشی، مشابهتی با تربیت آدمیزاد دارد؟!
این سوال برای مدتها در سر بلانچارد جولان میدهد، تا اینکه بالاخره طاقت این نویسندهی سمج و پیگیر تمام میشود و به قصد یافتن پاسخ پرسش خویش، سراغ مربی نهنگها را میگیرد.
این مربی که چاک تامپکینز نام داشته، ضمن درک کنجکاوی بلانچارد، به او وعده میدهد که زیروبم کار خود را در تربیت نهنگها به او بیاموزد، تا بلکه اینگونه، وی را به پاسخ سوالش برساند. و این درست اتفاقی است که اندکی بعد میافتد. کن بلانچارد پس از تماشای جلسات پرتعداد تربیت نهنگ، به این یقین میرسد که «بله، میان تربیت نهنگ و تربیت انسان، هماهنگی و مطابقتی کامل وجود دارد.» حاصل این فهم و بصیرت جالب توجه، کتابی میشود به نام شیوه نهنگ (Whale Done!)؛ اثری که به زعم نویسنده، بهترین عنوان در میان نوشتههایش محسوب میشود.
کن بلانچارد در کتاب شیوه ی نهنگ ضمن بررسی روشهای گوناگون در تربیت جانداران آبزی، به توصیههایی در باب مدیریت و رهبری میرسد! شاید باورش سخت به نظر برسد، اما واقعیت جز این نیست. اگر شک دارید، خودتان کتاب را مطالعه و بعد، در باب آنچه گفتیم، قضاوت کنید.
سخن را به درازا نکشانیم: کتاب شیوه ی نهنگ برای تمام علاقهمندانِ مسائل مدیریتی، و همچنین، دوستداراِن ادبیات خودیاری و خودپروری، دربردارندهی آموزههایی گرانبهاست که نظیرش در کمتر اثر مشابهی یافت میشود.
در نکوداشت کتاب شیوه ی نهنگ
– کتابی سودمند که به شما در راستای افزایش بهرهوری در محل کار، یاری میرساند. (Amazon)
کتاب شیوه ی نهنگ مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به آثار حوزهی مدیریت و دوستداران کتابهای ژانر موفقیت، دو دسته از مخاطبین اصلی این کتابند.
در بخشی از کتاب شیوه ی نهنگ میخوانیم:
«دوشنبه بعد، وس کینگزلی به طرف محل سخنرانی آن ماری باتلر، که در هتلی بود، رفت. اتومبیل را به خدمتکاران آن جا سپردو بین جمعیت رفت. برای او شمارهای صادر شده بود که متصدی آن را به او داد و بعد از پر شدن سالن، مجری برای خوش آمدگویی آمد.
«افرادی که آن ماری باتلر را میشناسند، میدانند که روشش منحصربه فرد و گرایشش مثبت است. بیشتر از این شما را منتظر نگه نمیدارم و از بهترین مدرسان دنیای اقتصاد دعوت به حضور در این جا را میکنم.» جمعیت در حال دست زدن بودند که خانمی موطلایی، میانسال و جذاب، وارد شد.
آن ماری گفت: «قبل از آغاز کلام، میپرسم چند نفر در این جا حضور دارند که در محل کار و یا منزل، از دیگران گزارش کار میخواهند؟» همه با خنده، دستشان را بالا گرفتند. آن ماری در حالی که چشمک زد، گفت: اطمینان دارم که اکثریت نمیدانند که در خانه هم مدیر هستند.» جمعیت در اعلام موافقت با او، همهمه کردند.
آن ماری ادامه داد: «پس تمام انسانها به گونهای مدیر میباشند. من امروز میخوام به شما بگم که چه طور میتونید به دیگران انگیزه دهید. همان طور که میدونید، این یکی از وظیفههای شماست. من قصد دارم در این مدت کوتاه باهم بودن، یک راه انگیزه دادن به دیگران رو به شما آموزش بدم. این بهترین چیزیه که من تا حالا در مدیریت یاد گرفتم. بسیار ساده است و مانند تمام چیزهای ساده جلوی چشم ماست. فکر میکنم همین که از این جا برید، طور دیگهای به تعامل تون با دیگران نگاه میکنید، سعی میکنید با دیگران روابط مثبت برقرار کنید، به آنها انرزی میدید و عملکردشون رو بهتر میکنید. احتمالاً از این نظر پدر و مادر بهتری شوید. درسته، نکته همین جاست. پد، مادر، مدیر و رهبر باید تلاش کنند نقاط برجستهٔ اطرفیان را ببینند و روی آن تأکید کنند. حالا روشنتر براتون توضیح میدم. ممکنه همه بایستند؟»
وقتی همه ایستادند، آن ماری گفت: «از شما دو خواهش دارم. اول این که برای یک دقیقه طوری به اطرفیانتان نگاه کنید که گویی هیچ اهمیتی برای شما ندارند و برای صحبت کردن به دنبال شخص مهم تری هستی
Reviews
There are no reviews yet.