کتاب ذهن حواس جمع

کتاب ذهن حواس جمع با زیرعنوان چگونه رفتار زندگی‌تان را در دست بگیرید کتابی استثنایی برای بهره‌وری بیشتر از خود نوشته‌ی نیر ایال است. نیر ایال نویسنده‌ی کتاب از تکنیک‌های روانشناختی انسان استفاده کرده تا تمرکز و بهره‌وری را همزمان در افراد افزایش دهد. بعد از انتشار کتاب قلاب (۲۰۱۴) که انقلابی در دنیای طراحان محصول به پا کرد، نوبت ذهن و زندگی مخاطبان پروپاقرص او بود که دگرگون شود. این کتاب در سال ۲۰۱۹ روانه‌ی بازار و به کتاب محبوب متخصص‌های حوزه‌ی دیجیتال تبدیل شد.

درباره کتاب ذهن حواس جمع اثر نیر ایال

کتاب ذهن حواس جمع دو بخش مهم را دربرمی‌گیرد، بخش اول به حواس‌پرتی و شکل دادن تربیتی جدید در برابر عوامل پرت‌کننده‌ی حواس بازمی‌گردد. در این بخش متوجه می‌شویم که سم‌زدایی دیجیتال یا انداختن تمام تقصیر به گردن گوشی‌های هوشمند و اینترنت راه‌حل حواس‌پرتی در دنیای امروز نیست! نیر ایال به خوبی توضیح می‌دهد که ما تبدیل به موجودات حواس‌پرت و تنهایی شده‌ایم که حتی اگر از شر گوشی‌های هوشمند خود خلاص شویم، باز هم یک عامل پرت‌کننده‌ی حواس را برای خودمان دست و پا می‌کنیم.

ایده‌ی نوشتن این کتاب از یک خاطره‌ی نیر ایال با دخترش شروع شد. او و دخترش در حال بازی فکری بودند و در بخشی از این بازی قرار بود درمورد این صحبت کنند که اگر یک توانایی مافوق بشری داشته باشند، دوست دارند آن چه توانایی باشد؟ نیر ایال اعتراف می‌کند که در این لحظه سرگرم یک اعلان (نوتیفیکیشن) روی گوشی همراهش شده و اصلا نفهمیده که دخترش چه چیزی گفته. بعد از این اتفاق به این جمع‌بندی رسیده که ممکن است در دوستی‌هایی که به‌خاطر بی‌توجهی از دست می‌روند، پایین بودن بهره‌وری و خطاهای زیاد در حین کار یک حلقه‌ی مشترک وجود داشته باشد و آن حواس‌پرتی است.

در ادامه نیر ایال می‌گوید که سعی کرد سهل‌انگاری‌اش را با کنار گذاشتن گوشی و وقت گذراندن بیشتر با همسر و فرزند خود جبران کند. مثلا به جای توجه به اخبار از طریق گوشی همراه، اشتراک روزنامه‌های کاغذی را تهیه کند یا بیشتر با همسر و فرزندش وقت بگذراند. به همین دلیل این فرصت را برای پرسیدن از دخترش به دست آورد که در حین آن بازی جوابش چه بوده؟! و دخترش گفته است که توانایی صحبت با حیوانات را دوست داشته، چراکه تمام روز والدینش با گوشی‌های هوشمند خود مشغول بوده‌اند و او به یک هم‌صحبت نیاز داشته.

نیر ایال در این مورد می‌گوید «البته ناگفته نماند که طولی نکشید تا روزنامه‌های نخوانده روی هم تلنبار شدند و خودم هم با عوامل حواس‌پرت‌کننده‌ی دیگری مثل برنامه‌های خبری، مجلات و.. سرگرم شدم. در این نقطه بود که تصمیم گرفتم مسئولیت بپذیرم و به دنبال راهکار عمیق‌تری برای حل این مشکل باشم.» او از همین نقطه شروع به طراحی کتابی کرد تا حواس‌پرتی را به شکلی عملی از بین ببرد یا حداقل کمرنگ کند. او در طی تحقیقاتش با این حقیقت مواجه شد که حواس‌پرتی چیز مدرنی نیست که تمام تقصیرها را به گردن دیجیتالیسم بیندازیم! افلاطون حواس‌پرتی را این‌طور توصیف کرده: «عملی که انسان علیه منطق و شعور برترش انجام می‌دهد!» پس چیز جدیدی نیست!

نیر ایال از یک گزاره‌ی کاملا منطقی استفاده می‌کند که در نهایت با استفاده از آن آشفتگی و حواس‌پرتی با نظم‌دهی قابل جایگزینی می‌شوند و در نهایت به این موضوع می‌رسد که مغز ما نمی‌تواند در یک لحظه‌ی واحد بر روی دو چیز متمرکز شود. بنابراین ما به استراتژی‌های جدیدتری نیاز داریم تا آشفتگی‌هایی که علیه شعورمان به راه می‌اندازیم را سروسامان بدهیم.

خرید کتاب ذهن حواس جمع را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب ذهن حواس جمع ازجمله آثاری است که در دنیای طراحان محصول و دیزاینرهای دیجیتال کاملا شناخته‌شده و پرطرفدار است. چراکه این افراد ساعات بی‌شماری از روز خود را با دنیای دیجیتال می‌گذرانند و کم‌ترین آشفتگی‌ها در نظم‌دهی به استفاده از اینترنت و محصولات هوشمند می‌تواند آنها را در طولانی‌مدت خسته و مستهلک کند. بنابراین دیزاینرها، طراحان دیجیتال و برنامه‌نویس‌ها ازجمله کسانی هستند که حتما باید این کتاب را بخوانند و محتویات آن را در زندگی شخصی و کاری‌شان اعمال کنند.

از طرفی دیگر کتاب ذهن حواس‌جمع برای کسانی کاربردی و سودمند خواهد بود که در دنیای هوشمند امروزی غرق شده‌اند و احساس می‌کنند که زندگی انسانی‌شان دستخوش تغییراتی ناخوشایند شده است. کسانی که به‌خاطر غرق شدن در دنیای دیجیتال از ارتباط با عزیزان، خانواده و دوستان خود بازمانده‌اند و می‌خواهند بدون اینکه کاملا خود را از دنیای دیجیتال دور کنند، از زندگی و روابط‌شان لذت ببرند.

عده‌ی دیگری که می‌توانند از آموزه‌های کتاب ذهن حواس جمع به‌خوبی بهره‌مند شوند، نوجوانان و دانش‌آموزان هستند. این دسته از مخاطبان در دنیای دیجیتال و اینترنت رشد کرده‌اند و به‌خوبی با امکان‌های آن آشنا هستند، اما این کتاب با دیدگاهی جدید، امکان‌ها و فرصت‌های بیشتری را در اختیار آنها قرار خواهد داد.

مطالعه کتاب ذهن حواس جمع همچنین به تمام افرادی پیشنهاد می‌شود که به دنبال استفاده‌ی بهینه از امکان‌های دنیای دیجیتال هستند و در جست‌وجوی راهی برای افزایش بهره‌وری در شغل و ارتباطات عاطفی‌شان هستند.

ژانر کتاب ذهن حواس جمع

کتاب ذهن حواس جمع اثری است پر از گفته‌های قابل اثبات در روانشناسی و علم که از این نظر یک کتاب علمی به شمار می‌رود. از جهتی دیگر کتابی است که زندگی مخاطب را دگرگون می‌کند و از این جهت یک کتاب خودیاری و توسعه فردی است. از سوی دیگر کتابی است که از فرهنگ‌های مختلف مثل فرهنگ ژاپنی استفاده می‌کند تا دنیای مخاطبش را غنی‌تر کند و از این جهت یک کتاب فرهنگی هم به شمار می‌رود.

افتخارات کتاب ذهن حواس جمع

کتاب ذهن حواس جمع در سال ۲۰۱۹ نامزد بهترین کتاب علمی شد و یک سال بعد برنده‌ی جایزه‌ی کتاب Indie شد.

یکی دیگر از افتخارات کتاب این است که تبدیل به یکی از کتاب‌های مهم و تاثیرگذار در شرکت مایکروسافت شده است. ماجرای مهم شدن این کتاب به این شکل برای خود نویسنده اهمیت پیدا کرد که چند هفته پس از انتشار کتاب ذهن حواس جمع یکی از دوستان نیر ایال با او تماس گرفت و گفت که در شرکت مایکروسافت مشغول به کار شده و چیز عجیب این است که در این شرکت همه‌ی کارکنان کتاب زردرنگ او را خوانده‌اند و با هم به اشتراک گذاشته‌اند! این بحث تا جایی پیش رفت که نیر به دوستش گفت اگر این کتاب را تا آخر نخواند یا آن را مفید ارزیابی نکرد، به او ۱۰۰۰ دلار غرامت پرداخت خواهد کرد!

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره کتاب ذهن حواس جمع

نیازی نیست تا از اعتبار و شهرت وال‌استریت‌ژورنال بگوییم، چراکه یکی از معتبرترین و شاخص‌ترین نشریات آمریکا است و نام آن به گوش مردم دنیا آشناست. وال‌استریت‌ژورنال درمورد ذهن حواس جمع اینطور نوشته است: «نویسنده یک مجموعه از راهبردهای رفتاری و شناختی را برای مدیریت زمان موثر و افزایش بهره‌وری به مخاطب می‌آموزد. به‌علاوه ایال از رویکردهای مشهور ماری کوندو (مینیمالیست و متخصص پاکسازی ذهنی به روش‌های ژاپنی) برای پاکسازی دیجیتالی استفاده می‌کند که به مخاطب کمک می‌کند تا دوباره با یک زندگی واقعی و پرثمر گره بخورد.»

بخشی از متن کتاب ذهن حواس جمع

«روزی مـن و دختـرم سـرگرم بازی از روی دستور عمل‌های کتابـی بودیم که برای نزدیک‌تر کـردن رابطهٔ پدرهـا و دخترهـا طراحی شـده بود. اولین فعالیـت نام‌بردن چیزهای موردعلاقهٔ همدیگر بود. پروژهٔ بعدی ساخت هواپیمای کاغذی با یکی از صفحات کتاب بود. سـومی پرسشـی بود که هر دو باید پاسـخ می‌دادیم: «اگه می‌شد نیروی خارق‌العاده‌ای داشـته باشـید، دوسـت داشتید چی باشه؟» کاش می‌توانستم بگویم پاسـخ دخترم چه بود، ولی نمی‌توانم. نمی‌دانم چون در واقـع آنجـا حضور نداشـتم. جسـمم در اتـاق ولی ذهنم جای دیگری بـود. دخترم گفت: «بابا، دوسـت داشـتی نیروی خارق‌العاده‌ت چی باشـه؟» بـا غرغـر گفتـم:«هـا؟ یه لحظه صبر کـن. باید این پیام رو جـواب بدم.» توجهم بـه چیـزی روی تلفـن همراهـم جلب شـد و او را نادیده گرفتم. غرق صفحهٔ گوشـی شـده بودم و انگشت‌هایم پیوسـته روی گوشـی ضربه می‌زد و مشـغول چیزی بودم که آن زمـان مهـم بـه نظـر می‌رسید، ولـی مطمئنم می‌توانست بماند برای بعـد. دخترم سـاکت شـد. سـرم را که بالا آوردم رفته بود. لحظهٔ جادویی بازی با دخترم را به باد داده بودم، زیرا چیزی روی تلفن همراهم توجهـم را جلـب کـرده بود. به‌خودی‌خود چیـز چندان مهمی نبود، ولی اگر بگویم همان یک‌بار ایـن اتفـاق افتاد دروغ گفته‌ام. این ماجرا پیش‌ازاین هزار بار تکرار شـده بود. یگانـه فـردی نبـودم کـه حواس‌پرتی‌ها را به افـراد ترجیح می‌دادم. یکـی از اولین خواننده‌های این کتاب به من گفت وقتی از دختر هشت‌ساله‌اش پرسـیده اسـت دوسـت دارد چه نیروی خارق‌العاده‌ای داشـته باشـد، گفته می‌خواهد با حیوانات حرف بزند. وقتی پرسـیده بـود چـرا، دختـرش گفتـه بود: «تا وقتی تو و مامان خیلی سـرتون شـلوغه و با کامپیوترتون کار میکنین، یه نفر رو داشـته باشـم باهاش حرف بزنم».