فروشگاه کتاب همیشه تخفیف

0
0
Subtotal: تومان0

No products in the cart.

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

جستجو

کتاب دیوار

بدون پاسخ

ژان پل سارتر فیلسوف اگزیستانسیالیست، رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس، فعال سیاسی و منتقد ادبی فرانسوی است. از او به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین فیلسوفان و نویسندگان قرن بیستم یاد می‌شود. مردم فرانسه سارتر را با نام «فیلسوف مردم» می‌شناسند. کتاب‌های «هستی و نیستی» و «تهوع» «دیوار» از معروف‌ترین آثار سارتر هستند.

تومان110.000

معرفی کتاب دیوار

کتاب دیوار، مجموعه ای از داستان های کوتاه نوشته ی ژان پل سارتر و تعدادی دیگر از نویسندگان برجسته ی دنیا است که توسط صادق هدایت به فارسی بازگردانده شده است. داستان دیوار، اولین قصه از این مجموعه، سه زندانی سیاسی را در شب قبل از اعدامشان به مخاطب معرفی می کند. زوال ذهنی این شخصیت ها از نقطه نظر دکتری مهربان که انگار برای تسلی دادن به آن ها آن جاست، با جزئیاتی زیبا و در عین حال دلهره آور به تصویر کشیده می شود. همزمان با نزدیکتر شدن صبح، شخصیت ها بسیار قبلتر از شلیک شدن اولین گلوله به سویشان، از دیوار میان مرگ و زندگی عبور می کنند. این تصویر درخشان از زندگی در رنج، حُسن مَطلَعی است بر مجموعه داستان هایی که اندوه جهان مدرن را در زندگی افراد ساکن در آن بازتاب می دهند.

ویژگی های کتاب دیوار

ژان پل سارتر برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 1964

قسمت هایی از کتاب دیوار 

 نزدیک سه ساعت طول کشید. من منگ شده بودم و سرم خالی بود. ولی اتاق گرم بود و روی هم رفته می چسبید: آخر از بیست و چهار ساعت پیش متّصل لرزیده بودیم. نگهبان ها زندانی ها را یکی یکی جلو میز می بردند. آن وقت آن چهار نفر اسم و شغلشان را می پرسیدند. معمولا کار را همین جا تمام می کردند، یا احیانا دیگری هم از این رو و آن ور می پرسیدند: «تو توی خراب کاری انبار مهمات دست داشتی؟» یا: «صبح روز نهم کجا بودی و چه کار می کردی؟» به جواب ها گوش نمی دادند یا وانمود می کردند که گوش نمی دهند. یک لحظه ساکت می ماندند و توی هوا نگاه می کردند و بعد مشغول نوشتن می شدند. از تام پرسیدند که آیا واقعا در بریگاد بین الملل خدمت می کند. تام نمی توانست حاشا بکند، چون کاغذهایی توی جیب هایش پیدا کرده بودند. 

 یک شغال از پشت سرم رسید، از زیر دستم گذشت و خودش را به من چسباند. مثل اینکه به حرارت من احتیاج داشت، بعد سرش را به جانب من گرفت و در حالی که چشم هایش به چشم های من دوخته بود گفت: «من از همه ی شغال ها پیرترم و خوشحالم از اینکه در این مکان می توانم به تو سلام بکنم. تقریبا امیدم قطع شده بود زیرا سالیان درازی است که چشم به راه تو بوده ام، مادرم در انتظارت بود و همچنین مادر او و تمام مادرها و مادر همه ی شغال ها هم انتظار تو را داشت.» 

 زندان ما یکی از زیرزمین های بیمارستان بود. از چهار طرف باد می آمد و خیلی سرد بود. دیشب تا صبح لرزیده بودیم و روز هم وضعمان بهتر از شب نشده بود. پنج روز گذشته را من توی سیاه چال خانه ی اسقفی گذرانده بودم که لابد یک جور فراموشخانه از دوره ی قرون وسطی بود: چون عده ی زندانی ها زیاد و جا کم بود آن ها را توی هر سوراخی که به دستشان می رسید، می چپاندند. من حسرت آن سیاه چال را نمی خوردم: البته آن جا سردم نبود، ولی تنها بودم و این کم کم آدم را کلافه می کند. حالا توی این زیرزمین تنها نبودم. خوان تقریبا حرف نمی زد؛ ترس برش داشته بود و به علاوه خیلی هم جوان بود و حرفی نداشت که بزند. ولی تام بلبل زبانی می کرد و زبان اسپانیایی را هم خیلی خوب می دانست.
فروشگاه آیهان بوک این کتاب را در اختیار شما علاقه مندان قرار داده است.
Weight0,100 kg
شابک

انتشارات

تعداد صفحات

جنس کاغذ

نوع جلد

طلق شفاف

سال چاپ

1401

نوبت چاپ

نویسنده

صادق هدایت

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “کتاب دیوار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا