معرفی کتاب دیزی دارکر
رمان دیزی دارکر (Daisy Darker) در سال ۲۰۲۲ منتشر شد. آلیس فینی، نویسنده پرفروش داستانهای جنایی و خالق کتابهایی مانند کتاب سنگ کاغذ قیچی و همیشه یک نفر دروغ میگوید، دوباره با داستانی عجیب، مرموز و پر از معماهای ناشناخته بازگشته است تا دوباره مخاطبانش را شگفتزده کند. اینبار قتلهای سریالی قرار است در یک جزیره و در یک جشن تولد رخ بدهد و یک گردهمایی خانوادگی را به یک تراژدی تلخ تبدیل کند.
دیزی دارکر بسیار خوشحال است. تمام اعضای خانواده او قرار است بعد از مدت طولانی دور بودن از یکدیگر دوباره دور هم جمع شوند و تولد مادربزرگ هشتادسالهشان را جشن بگیرند. آنها، به خاطر رازهایی که در سینههایشان داشتند، مدتها بود از چنین دورهمیهایی فرار میکردند اما مناسبت مهمی مانند تولد مادربزرگ هشتادساله را نمیتوان نادیده گرفت؛ زنی که نویسنده است، برای کودکان کتاب مینویسد، سالها پیش کتابی به نام راز کوچک دیزی دارکر نوشته است و ثروت زیادی هم دارد.
همه برای جشن گرفتن به خانه قدیمی مادربزرگ در یک جزیره میروند و حضورشان در این جزیره، آغاز سلسله اتفاقاتی است که قرار است رخ بدهد. خانه که به سبک ویکتوریایی با برجکهای گوتیک ساخته شده است، در جزیره کورنیش قرار دارد. جزیره که هربار گرفتار جزرومد دریایی میشود، ارتباطش را با باقی جهان از دست میدهد.
مادربزرگ عجیب و غریب خانواده، وقتی همه مهمانها سر میرسند از راز این تولد پردهبرداری میکند: او همه را دور هم جمع کرده است تا وصیتنامهاش را بخواند. اما وقتی نیمه شب آغاز میشود، مهمانها بدن بیجان مادربزرگ را میبینند. عجیبتر از آن، متنی است که با گچ روی کاشیهای آشپزخانه نوشته شده است: خانواده دیزی دارکر، سالهای زیادی را با دروغگویی زندگی کردهاند. حالا قرار است پیش از مرگشان، درسهایی بیاموزند.
یک ساعت بعد از مرگ مادربزرگ، نفر بعدی به قتل میرسد. گذرگاه دریایی به زیر آب رفته و اعضای خانواده دارکر، در جزیره، با قاتلی که قصد جان تک تکشان را دارد، گیر افتادهاند. حالا ذهن همهشان درگیر یک سوال است: چطور میتوانند خودشان را از این مخمصه نجات دهند؟
دیزی دارکر، نوه محبوب مادربزرگ، راوی این داستان معمایی، رازآلود و هیجانانگیز است. دیزی با مشکل قلبی مادرزادی به دنیا آمد؛ مشکلی که حسابی او را اذیت کرد و تا پیش از سیزدهسالگی، چندباری او را به کام مرگ فرستاد!
چرا باید کتاب دیزی دارکر را بخوانیم؟
رمان دیزی دارکر، داستانی جنایی، با معماهایی جذاب و هیجانانگیز است که میتواند ذهن شما را حسابی به خودش درگیر کند. سروکله زدن با گرههای داستانی و تلاش برای پیدا کردن رازهایی که هرکدام از اعضای خانواده دارکر با خودشان دارند، میتواند بسیار لذتبخش باشد. از طرف دیگر، آلیس فینی با چرخشهای داستانی و پایانبندی فوقالعاده، کاری میکند که در تمام مدت خواندن داستان، در دنیای هیجان و تعلیق غرق شوید!
قسمتی از کتاب دیزی دارکر:
هیچکس نمیخواست من زنده بمونم. اولین روزی که به این دنیا اومدم همون روزی بود که برای اولین بار مردم. من به صورت برعکس در رحم مادرم بودم و دکتر موقع زایمان به پدرم گفته بود باید بین من و مادرم یکی را انتخاب کند چون فقط یکیمون میتونه نجات پیدا کنه. پدرم خیلی زود مادرم رو انتخاب کرده بود ولی من هم به طرز عجیبی زنده موندم! همه خوشحال بودن جز مادرم. اون حتی حاضر نبود بهم نگاه کنه. مادرم یک پسر میخواست چون از قبل دوتا دختر داشت! و روی همه ما اسم گلها رو گذاشته بود. اسم من رو دیزی گذاشت به معنی گلی که اغلب یا چیده میشه یا زیر پا له میشه.
هیچکس کس من رو نمیخواست چون قلب من بیمار بود بود و همیشه توی دست و پای وقیح بودم. من بارها مردم. تقریباً ۸ بار! دکترها قلب مریضم رو بیشتر از چیزی که میتونست مجبور به زندگی کرده بودن. اما چیزی که من رو آزار میداد این نبود، رفتار خانوادهام بود. هر کس از بیرون به ما نگاه میکرد توی نگاه اول میتونست بفهمه اینها من رو نمیخوام. همه چیز تا اینکه من راز بزرگی رو فهمیدم رازی که همه چیز رو تغییر میداد. با این راز میتونستم مجبورشون کنم طوری که میخوام رفتار کنن یا زندگیشون رو از هم بپاشم.
Reviews
There are no reviews yet.