معرفی کتاب دمیان
کتاب دمیان یکی از پرآوازهترین و پرفروشترین رمانهای هرمان هسه، نویسندهی فقید آلمانی و برندهی جایزهی نوبل ادبیات است. این اثر حکایت زندگی جوانی پُرسودا و شاعرمسلک است که در تمام طول عمر، خویشتن را اسیر پندارهایی مغایر با واقعیتِ زندگی دیده است.
درباره کتاب دمیان:
از میان چند ده کتابی که از هرمان هسه، نابغهی بیچونوچرای ادبیات معاصر اروپا به جا مانده، کتاب دمیان (Demian) یکی از پرطرفدارترینهاست؛ رمانی تفکربرانگیز که روایتگر احوالِ دل آدمیست و به همین سبب نیز، مطالعهی آن بر بیشمار دلها خوش نشسته است. هسه این اثر را نخستین بار در سال 1919 به انتشار رساند. کتاب ابتدا نه نام اصلی مؤلف، بلکه اسمِ مستعار امیل سینکلر را به عنوان نویسنده بر جلد خود داشت. کمی بعد اما هسه اثر را با نام حقیقی خویش به انتشار رساند.
شخصیت اصلی دمیان جوانیست متعلق به طبقهی متوسط و به اصطلاح فرهیختهی زمان خود، که تمام حیات خویش را وقف کشف معنای راستین زندگی نموده است. هسه از طریق بازگویی تفکرات قهرمان کمتجربه اما پرشور و پرسودای این کتاب، هم نقبی به ایام جوانی خویش زده و هم در این بین، نقدی اساسی به بنیانهای فرهنگ غربی وارد کرده است. فرهنگی که به زعم این نویسنده، زندگی را از شور و حال تهی میسازد و به سطح منطقِ صرف فرو میکاهد.
در دمیان میتوان رد بسیاری از دغدغههای فکریای را که هسه در طول فعالیت ادبی خود با آنها دستبهگریبان بوده مشاهده کرد؛ از جملهی این دغدغهها میتوان به مسائلی نظیر رابطهی ذهن و عین، ماهیت طربانک و در عین حال خطرآفرین زندگی و شاید جذابتر از همه، بیکرانگیِ نیروی جوانی اشاره کرد.
به طور کلی جوانی برای هسه همواره موضوعی قابل تأمل بود. البته واضح است که منظور از جوانی، بیش از آنکه سن و سالی خاص باشد، سبْکی از بودن در جهان است، که سرشتنشانِ آن گشودگی به روی هستی، حساسیتِ بالا، تأثیرپذیری فراوان و صدالبته خامی، حماقت و چه بسا اندکی دیوانگی است. اموری که تماماً از منظر هسه ذاتیِ زندگی به شمار رفته و برای برخورداری از حیاتی اصیل، لازم و ضروریاند.
کتاب دمیان از منظر دیگری نیز بسیار قابل توجه است: این اثر، در کنار کتاب سیذارتا، از جمله درخشانترین آثار نویسندهاند که بر آنها حال و هوایی شرقی حاکم است. در این بستر، مرادمان از حال و هوای شرقی را باید خصوصاً با توجه به قطب مخالف آن، یعنی حال و هوای غربی دریافت. در این تقابل، شرقی مترادف است با معنوی، شورمندانه، سرمستیآور، و البته حکمتآمیز؛ و غربی یعنی مادی، خشک و عبوس، زندگیگریز و در یک کلام، منطقی!
جان کلام اینکه کتاب دمیان تجسم رمانتیسم در عصر پسارمانتیسم است. این داستان بیش از آنکه رمان در معنای اروپایی آن باشد، یادآور قصههای کهن مشرقزمین است. بنابراین، شگفتانگیز نخواهد بود اگر مخاطبین فارسیزبان آن را بیش از همزبانان و هموطنان نویسنده بفهمند و بپسندند.
نکوداشتهای کتاب دمیان:
_ ارائهدهندهی آگاهیای چنان ژرف که نمونهاش را در ادبیات معاصر کمتر دیدهایم. (Saturday Review)
– داستانی منحصر به فرد دربارهی تعالیِ آدمی. (Penguin Random House)
– پرترهای حیرتانگیز از ایام جوانی. (Kirkus Reviews)
کتاب دمیانمناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به ادبیات حکمتآمیز و دوستداران داستانهای فلسفی، بیش از سایرین دمیان را اثری باب طبع خود خواهند یافت.
در بخشی از کتاب دمیان میخوانیم:
شاهد بودم که دمیان، همین سحر و افسون را، دربارهی باقی دانشآموزان نیز به کار میبرد. من دربارهی تعبیر نادرستی که او از داستان قابیل کرده بود، چیزی به کسی نگفتم. ولی میدیدم که دیگران نیز به او علاقهمند شده بودند. به هر حال، در مورد این محصل تازه، شایعات زیادی رواج داشت. اکنون اگر میتوانستم همهی آنها را به خاطر آورم، هر یک از آن گفتهها میتوانست نحوهی تفکرش را برایم روشن سازد و مورد تفسیر قرار گیرد. اولین چیزی که یادم میآید این است که میگفتند مادر دمیان زنی ثروتمند است و گویا نه او و نه پسرش، هیچکدام، هرگز به کلیسا نمیروند. یک شایعهی دیگر هم این بود که آنها یهودی هستند. ولی برخی میگفتند که آنها در خفا مسلمانی تمامعیارند. ضمناً شایع بود که مکس دمیان زور و قوتی افسانهای دارد…
Reviews
There are no reviews yet.