معرفی کتاب تبدیل رویا به ثروت: کارآفرینان محافظه کار
مایکل مسترسن در کتاب تبدیل رویا به ثروت: کارآفرینان محافظه کار، مطالبی را در اختیار شما قرار میدهد که به کمک آن میتوانید کسب و کار جدیدتان را طرحریزی کنید، تصمیمات منطقی بگیرید، ریسک خود را به حداقل برسانید و شانس موفقیتتان را افزایش دهید.
کتاب تبدیل رویا به ثروت (The reluctant entrepreneur: turning dreams into profits) در مورد کارآفرینی است. مجموعهای از استراتژیهایی که به شما کمک میکند کسب و کار موفق خود را شروع کنید و توسعه دهید. این کتاب بخصوص، برای افرادی نوشته شده است که در مورد انجام این کار نگران هستند و حتی شاید کمی میترسند. هر چقدر هم که در مورد ایدههای کسب و کارشان هیجانزده باشند تا دل و جرأت ترک شغل ثابتشان و به خطر انداختن آیندهشان را نداشته باشند، نمیتوانند کسب و کار خودشان را شروع کنند.
مایکل مسترسن (Michael Masterson) در کتاب تبدیل رویا به ثروت روش انجام کار خود برای کارآفرینی را نشان میدهد. او بر نکاتی تمرکز میکند که یاد گرفته است. اسراری که بارها نه فقط برای خود او بلکه برای شاگردان و مشتریانش نیز نتیجهبخش بوده. مسترسون به اصول کارآفرینی پایبند است، اصولی که درک کرده و برای بیشتر کسب و کارها در هر محیطی به کار میروند.
این کتاب از دو منظر با کتابهای پیشین مایکل مسترسن متفاوت است: اول اینکه او فقط میخواهد بر دو مرحله اول رشد کسب و کار تأکید کند یعنی رسیدن از صفر به یک میلیون دلار و از یک میلیون دلار به 10 میلیون دلار.
دوم اینکه میخواهد حتی به یک مرحله قبل از کارآفرینی بازگردد، زمانی که به صورت بالقوه صاحب کسب و کار هستید. او به تفصیل توضیح میدهد که چگونه بر ترسها و تردیدهایی که احتمالاً دست و پایتان را میبندند، چیره شوید. همچنین اگر هنوز ایده خوب و عملی برای کسب و کار ندارید، به شما نشان میدهد که چگونه ایدهای خوب بیابید.
کارآفرین بودن آنقدرها هم سخت نیست. شما به کمک مایکل مسترسن کسب و کارتان را به سادگی یک چهارچرخه ایجاد میکنید. برنامهریزی میکنید، اجزاء را جمعآوری میکنید و در کنار هم قرار میدهید. در واقع او به شما نشان میدهد چگونه چهارچرخه خود را حتی قبل از ساختنش، محک بزنید و مطمئن شوید که همه پول جیبتان را صرف آن نمیکنید.
میدانید که شروع کسب و کاری جدید نیازمند سرمایهگذاری زمانی است و میدانید که مقداری پول هم نیاز است. وارد کسب و کاری جدید میشوید چون امیدوارید در آخر بازده مالی داشته باشید؛ اما مهمتر از آن، مزایایی است که شاید انتظارش را نداشته باشید.
دلیل وجود رضایتی فوقالعاده در تعیین خط مشی خود و دنبال کردن آن، این است که وقتی دیگران را استخدام میکنید، نه فقط برای خود بلکه برای آنها هم درآمد ایجاد میکنید. در موردش فکر کنید. کارآفرینان با کسب و کارهای کوچک خود، شغل ایجاد میکنند و بر رشد اقتصادی کل دنیا تأثیر چشمگیری میگذارند.
جملات برگزیدهی کتاب تبدیل رویا به ثروت:
– رهبر، فروشنده امید است.
– راز موفقیت، پایبندی به هدف است.
– هدف کسبوکار، جذب و حفظ مشتری است.
– فرصتهای کوچک، اغلب مقدمه اقدامات فوقالعاده هستند.
– مشت من جایی تمام میشود که بینی دیگران شروع میشود.
– مربیگری، مغزی انتخابگر، گوشی شنوا و پیشرانی در مسیر درست است.
– مدیریت در بالا رفتن از نردبانِ موفقیت، مؤثر است؛ رهبری تعیین میکند که نردبان به دیوار مناسبی تکیه داده است یا نه.
در بخشی از کتاب تبدیل رویا به ثروت میخوانیم:
وقتی به زندگی حرفهایام نگاه میکنم، روابطی را به یاد میآورم که هرچند در ابتدا مفید به نظر میرسیدند، اما درنهایت منجر به مشکلات بغرنج و پیچیدهای شدند. اگر قبل از درگیرشدن با این افراد از خودم پرسیده بودم «که آیا این افراد دنیای کسبوکار را مانند من میبینند یا نه؟». احتمالاً از استرس خیلی زیاد اجتناب کرده و یا در بعضی موارد، پول زیادی صرفهجویی کرده بودم.
در حقیقت، بسیار مهم است که با چه کسی در زندگیِ کاری و شخصی خود همراه میشوید. براساس قانونی کلی شما شبیه به کسانی میشوید که بیشترین زمان را با آنها سپری میکنید. در حوزه کسبوکار، این نکته بسیار مهم است، چراکه با گروههای مختلفی از افراد باهوش و باانگیزه، باهوش اما تنبل، کمهوش اما متعهد، کمهوش و تنبل وارد رابطه میشوید.
شما میخواهید با افرادی باهوش، سختکوش و با روابط عمومی خوب ارتباط برقرار کنید و با افرادی نسبتاً قابلاعتماد و درستکار سر و کار داشته باشید. (میگویم نسبتاً چون معتقدم فقط آدمهای متظاهر و ترسو وانمود میکنند که این ویژگیها را 100 درصد دارند.) بهعلاوه میخواهید با افرادی کار کنید که در مورد خوب و درست بودن مسائل زندگی، با شما عقاید بنیادی یکسانی دارند. همچنین منطقی است به دنبال یافتن افرادی باشید که نقاط قوتشان مکمل تواناییهایتان باشند.
آیا این یعنی نباید هرگز با دوستانتان در «جایگاهی پایینتر» وقت بگذرانید؟ البته که نه.
دو بلوک پایینتر از دفتر کارم، درست مقابل مسیر راهآهن، رستوران اُکنرز قرار دارد. مکانی ساده و بیتکلف که پاتوق هنرمندان گزافهگو، اوباش و بازندههای دوستداشتنی است.
Reviews
There are no reviews yet.