فروشگاه کتاب همیشه تخفیف

0
0
Subtotal: تومان0

No products in the cart.

هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

جستجو

کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم

بدون پاسخ

تینا سیلیگ کارآفرین، مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه استنفورد، و نویسنده‌ی آمریکایی است که آثار متعددی در حوزه‌های خلاقیت، کارآفرینی و نوآوری منتشر کرده است. کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم و کتاب قوانین خلاقیت از پرفروش‌ترین کتاب‌های منتشرشده‌ی او هستند.

تومان189.000

معرفی کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم

کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم نوشتهٔ پروفسور تینا سیلیگ و تهیه‌شده توسط سایت آیهان بوک  و انتشارات نیک فرجام آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم

هدف کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم به‌عنوان عاملی انگیزشی این است که از شما سؤال کند، داستان بگوید و سناریوهایی بچیند که منجر به بینش‌های غافل‌گیرکننده شود. تینا سیلیگ می‌خواهد هر دانشجو با هر تجربه تغییر کند و احساس کند با این تمرین‌ها و مفاهیمی که ارائه می‌شوند توانمندی بیشتری پیدا می‌کند. هدف این کتاب همین است. بعد از شنیدن آن، مجموعهٔ گسترده‌ای از ابزارهای لازم برای دیدن و استفاده از فرصت‌های پیرامون خود را در اختیار خواهید داشت.

فصل‌های کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم طوری طراحی شده‌اند که شما را به چالش بکشند تا خودتان و دنیا را با نگاهی تازه ببینید. ایده‌های سرراست هستند؛ اما لزوماً شهودی نیستند. آنها مناسب کسانی هستند که در محیط‌های پویا کار می‌کنند؛ جاهایی که موقعیت‌ها به‌سرعت تغییر می‌کند و کسانی را که درگیرند، ملزم می‌کند که بدانند چگونه فرصت‌ها را شناسایی کنند، اولویت‌ها را بسنجند و از شکست درس بگیرند. به‌علاوه، این مفاهیم برای هرکسی که بخواهد بیش‌ترین عصارهٔ زندگی را بیرون بکشد، ارزشمند است.

خواندن کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم برای جوان‌هایی که در آغاز راه موفقیت هستند و کسانی که می‌خواهند تازه پا به دنیای اجتماعی و پیچیده کاری بگذارد و نمی‌خواهند که پی‌درپی شکست را تجربه کنند، مناسب است. توصیه‌های این کتاب برای همه خصوصا جوانانی که در شرف پا گذاشتن به دنیای کسب‌وکار هستند مفید است.

بخشی از کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم

الگوی من همیشه پدرم بود؛ او در دوره کاری خودش، مدیر اجرایی موفقی بود. در شرکت‌های زیادی کار کرده بود و بسیار باتجربه بود. در طول زندگی کاریش، همیشه هر دو سال یک بار ترفیع می‌گرفت و به مقام بالاتری منتقل می‌شد. این رویدادها آنقدر تکرار شده بود که می‌تونستم زمان ترفیع بعدیش را پیش بینی کنم. یادم است وقتی برای اولین بار، کارت ویزیت من را دید که به عنوان رئیس رویش ثبت شده بود، بهم گفت: تو خودت نمی‌تونی رئیس بشی!

پدرم با این طرز فکر خو گرفته بود که هیچ کس به تنهایی نمی‌تواند در مقام رئیس کل بنشیند و باید همیشه کسی باشد که به آدم ترفیع بدهد و آدم را به مقام بالاتر برساند. فقط پدرم چنین طرز فکری را ندارد. یادم است می‌خواستم سی سال کتابی را بنویسم، این را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم و او در جواب به من گفت: واقعا چه شده که فکر کردی می‌تونی کتاب بنویسی؟ دوستم فکر می‌کرد که حتما باید کسی در جایگاه بالا باشد تا بتواند برای کار من تصمیم بگیرد و من را به موفقیت برساند.

معمولاً موقع ارائهٔ سخنرانی کفش کتونی نمی‌پوشم؛ اما امروز صبح انگشت پایم خیلی بد آسیب دید. این تصادف نه‌تنها به من بهانه‌ای داد که کفش‌های راحت‌ترم را بپوشم، بلکه تشویقم کرد دربارهٔ فرصت‌های پنهان از دید، فکر کنم؛ یعنی نمونه‌های زیادی از شرکت‌های درحال‌شکوفایی که از ناامیدی‌های دردناک سر بلند کرده‌اند. این همان چیزی است که کارآفرین‌ها انجام می‌دهند! آن‌ها امکان‌هایی را می‌بینند که دیگران مشکل می‌بینند. اسلک، این بستر پیام‌رسانیِ به‌شدت موفق، از دل یک شرکت روبه‌زوال بازی‌های رایانه‌ای درآمد و رشد کرد. حتی بااین‌که این بازی نگرفت، ابزار پیام‌رسانی که از آن استفاده می‌کرد یک موفقیت بود

فروشگاه آیهان بوک این کتاب را در اختیار شما علاقه مندان قرار داده است.
Weight0,150 kg
شابک

انتشارات

تعداد صفحات

جنس کاغذ

نوع جلد

طلق شفاف

سال چاپ

1402

نوبت چاپ

مترجم

نویسنده

پروفسور تینا سیلیگ

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “کتاب ای کاش وقتی 20 ساله بودم می دانستم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا