معرفی کتاب آدم های سمی
کتاب آدم های سمی نوشته لیلیان گلاس است که با ترجمه اکرم حسن زاده نوروزی منتشر شده است. اکثر ما در زندگی با افرادی روبهرو میشویم که رفتارشان باعث میشوند نظم زندگیمان بههم بریزد و ما را از رسیدن به آرزوهایمان دور میکنند. این کتاب به شما یاد میدهد چطور این افراد را از زندگیتان حذف کنید.
درباره کتاب آدم های سمی
یک فرد سمی کسی است که زندگی شما را مسموم میکند. کسی است که از شما حمایت نمیکند و برایتان آرزوی سلامتی ندارد. به طور خلاصه او مانع تلاش شما برای داشتن یک زندگی شاد و موفق میشود. بسیاری از روانشناسان بر این عقیده هستند که باید در زندگیتان را باز کنید و بگذارید چنین افراد وحشتناکی از زندگی شما بیرون بروند. آنها معتقدند باید با آنها قطع ارتباط کنید تا بتوانید سلامت روحی و روانی خودتان را دوباره به دست آورید. اگرچه این روش میتواند برای بسیاری از افراد سودمند و مؤثر باشد، ولی این تنها راه مقابله با افراد سمی نیست و راههای دیگری نیز برای رسیدن به این هدف وجود دارد که در کتاب آدم های سمی به شرح و بررسی این راهها پرداخته شده است.
نکوداشتهای کتاب آدم های سمی:
– این کتاب، برای سوالهای کهن چگونگی مواجهه با افرادی که در زندگیتان آشوب به پا کردهاند، پاسخهایی ارائه میکند. (Barnes & Noble)
– با تکنیکهایی برای داشتن یک زندگی سالم، پربار و شادتر. (آمازون)
– به خوانندگان کمک میکند تا رفتارهای مخرب خود را شناسایی کنند. (پابلیشرز ویکلی)
خواندن کتاب آدم های سمی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب آدم های سمی را به تمام علاقهمندان به تغییر زندگی در جهت مثبت و بهتر شدن حال روانی پیشنهاد میکنیم
در بخشی از کتاب آدم های سمی میخوانیم:
وقتی کسی از شما تعریف میکند، در واقع انگار به شما هدیهای میدهد. تعریف کردن از کسی، کلیدی است که قفل ارتباط با آن شخص را برای شما باز میکند. کلیدی که راه درک و فهم متقابل بین دو نفر را باز میکند. اگر تعریف و تمجید شما بیریا و از روی محبت و با لحنی محترمانه گفته شود، میتواند مانند سیمان باشد که باعث ایجاد رابطهای مستحکم شود، اما اگر اظهارنظر شما ریاکارانه، کنایهآمیز، از روی حسادت یا بیاحساس گفته شود یا وقتی حرفهای محبتآمیز با لحنی آزاردهنده و خشن گفته شود، به این تعریف و تمجید شما گفتار طعنهآمیز اطلاق میشود.
روزی قرار بود در دالاس تگزاس سخنرانی داشته باشم. لیموزینی به دنبالم آمد تا من و خانمی را که محافظ من بود، به سالن سخنرانی ببرد که مملو از حضار بود. وقتی خواستیم سوار ماشین شویم ناگهان توجه هر دوی ما به سکهای که روی زمین افتاده بود جلب شد.
محافظ من با طعنه گفت: «نگاه کن. یه سکۀ یک پنی. بهتره اون رو از روی زمین برداری. این سکه میتونه برات شانس بیاره. چیزی که امروز خیلی بیشتر از همیشه بهش نیاز داری.» چیزی که در آن لحظه به ذهنم رسید، این بود: «عجب آدم نحسی!» اگر او حرفش را با لحنی مهربانانهتر، اینطور میگفت: «نگاه کن، یه سکۀ یک پنی. بهتره برش داری. این سکه میتونه برات خوششانسی بیاره.»، بهطور قطع عکسالعمل من به حرفش کاملاً متفاوت بود. ابتدا میخواستم در طول مسیر با او همصحبت شوم، اما با این طعنهای که به من زد، دیگر به خودم زحمت حرف زدن با او را ندادم.
امکان دارد بعضی از افراد در همان لحظۀ اول برخورد با شما، حرفهای محبتآمیز و دلنشینی به زبان بیاورند، مثلاً بگویند: «وای، چقدر جذابی. خیلی طرز لباس پوشیدنت رو دوست دارم. خیلی خوب میتونی لباسات رو با هم ست کنی.» و بعد از آن، حرفی کاملاً مخالف جملۀ قبلی به زبان میآورد: «اما موهات خیلی به هم ریخته است. باید یه شونه بهشون میکشیدی.» این مثالی از جملات طعنهآمیز است. اینجور افراد ابتدا حرفشان را خوشایند شروع میکنند و به شما حس خوبی منتقل میکنند، اما در آخر با گفتن یک جملۀ طعنهآمیز حال شما را خراب میکنند.
Reviews
There are no reviews yet.